به یاد عماد الدین باقی‌ و دیگر اسیران جنبش سبز

http://www.kaleme.com/1389/01/04/klm-14936
داشتن مردان دلیری که در چنین شب تاریکی‌ شمع روشنا ایی‌ می‌‌افروزند بسیار غنیمت است. همین.
ادامه مطلب...

پیام نوروزی مهندس موسوی و عکس خمینی بر روی میز...

من هم مثل میلیونها هوادار جنبش سبز از دیدن عکس خمینی بر روی میزی که مهندس موسوی در کنار آن پیام نوروزی به ملت ایران فرستاد احساس دل تنگی کردم. خمینی همان کسی‌ بود که با وعده‌های دروغین(آب و برق مجانی‌، اتوبوس مجانی‌، مسکن سازی برای" مستضعفین"، آزادی برای همه حتی کمونیستها و...) به قدرت رسید. در طول ده سال حکومت مطلق بر ایران نه تنها جنگی بی‌ حاصل را برای مدت شش سال ادامه داد و موجب مرگ هزاران هزار جوان ایرانی‌ در مرز‌های غربی شد بلکه دست آخر نیز بدون عذر خواهی‌ از ملت ایران به اصطلاح "آبروی خود را با خدا معامله کرد" و جام زهر را سر کشید. در طول ده سال حکومت خمینی هزاران ناراضی‌ سیاسی به جای اینکه بتوانند همانند کشورهای متمدن در قالب حزب و یا احزابی متشکل در جامعه حضور یابند سر از زندان جلادانی نظیر لاجوردی در آوردند و به وحشیانه ترین شکل ممکن در زندان‌های خمینی جان سپردند.

با قبول تمامی‌ این حقایق من نسبت به اینکه مهندس موسوی عکس خمینی را بر روی میز قرار داده است زیاد دلخور نیستم. می‌دانید چرا؟ چون من فردی واقع گرا هستم. من مجبور هستم واقعیت‌های صحنه شطرنج سیاسی ایران را بپذیرم. در صحنه حاضر رژیمی‌ وجود دارد که عوامل، اجامر و اوباشان آن جهت حفظ قدرت حتی به پستان مادر خود هم گاز می‌‌زنند چه رسد به اینکه در کهریزک تجاوز جنسی‌ مرتکب شود.

اگر مهندس موسوی بجز آنچه در پیام نوروزی گفت مطلب دیگری می‌‌گفت به راحتی‌ در زیر تیغ این رژیم بی‌ همه چیز قرار می‌‌گرفت.این رژیم دوست دارد فقط یک "آتو" از او بگیرد و به اتهام "ضد انقلاب" ضد "افکار امام" و ضد "جمهوری اسلامی" او را نابود کند تا برای همیشه از "شر" موسوی راحت شود. خوشبختانه موسوی هشیار تر از آن بود که "آتو" به دست دشمن غدار بدهد. او در این پیغام مهم، ضمن اینکه هیچ "آتو" به دست دشمن نداد بلکه تمامی‌ ایرانیهای به جان آمده از ظلم و ستم این رژیم را به زیر یک چتر آورد. او از حق انتخابات آزاد صحبت کرد، او از حقوق تمامی‌ اقوام ایرانی‌ سخن گفت، او از حق برگزاری تجمعات صحبت کرد، از حق تشکیل احزاب دفاع کرد، از تشکیلات مدنی نظیر تشکلات صنفی و سیاسی حمایت کرد.

خدا وکیلی بدور از خیال پردازی‌های افراد یا گروه هأئی که ۳۰ سال است رژیم اسلامی را در خیال و رویا نابود کردند و هر روز وعده آزادی ایران را می‌‌دهند و با این خیال پردازیها فقط سبب تقویت رژیم شدند، در حال حاضر چه فرد یا افرادی را در صحنه داخلی‌ داریم. آیا نباید واقع گرا بود؟ به نظر من حتی اگر موسوی عکس خمینی را بر روی میز می‌‌گذارد، حمایت از او و مهدی کروبی یک وظیفه ملی‌ است.
ادامه مطلب...

پیروزی چهار شنبه سوری بر عاشقان ایران مبارک باد

همت، پایمردی، استقامت و تیز هوشی‌ موسوی به همراه شجاعت، صداقت، یک رنگی‌ و تلاش کروبی چنین شب زیبایی را خلق کرد. درود بر شرافت این دو بزرگوار. وقتی‌ موسوی چهار شنبه سوری را "جشنواره نور علیه تاریکی‌" نامید، در حقیقت به میلیونها یاران جنبش سبز چراغ سبز داد تا از این فرصت استفاده کرده و خشم خود را بر سر این دولت بی‌ کفایت و شاکله استبداد فریاد زنند. و چه خوب ملت ایران پیام موسوی را گرفتند و سر تا سر ایران را به جشنواره نور علیه استبداد خامنه‌ای تبدیل کردند. درود بر جوانان غیور شهرک اکباتان، تهران پارس، خانی آباد، نازی آباد، تهران پارس، ونک، هفت تیر، یوسف آباد، .... درود بر جوانان شجاع اهوازی که منطقه "زیتون کارمندی" را جهنّم عوامل رژیم ساختند. سلام بر جوانان شیرازی که در کنار میراث پر افتخار تخت جمشید هویت ملی‌ ما را فریاد زدند. درود بر پهلوانان کرمانشاه، سلام بر مردان دلیر آذربایجان از تبریز تا ارومیه، فرزندان خلف ستار خان و باقر خان. زنده باد بچه‌های وطن پرست گیلک در خطه سر سبز شمال از آستارا و اردبیل گرفته تا استان گلستان، جوانان مشهدی، چابک سواران ترکمن، بچه‌های بجنورد، شیر مردان بلوچ، مرزداران مرز‌های آبی‌ خلیج همیشه فارس از بندر چاه بهار تا بندر عباس، از بندر عباس تا گناوه، بوشهری‌های عزیز، تنگستانیهای دلیر، بختیاریها ی شجاع و فرزندان سردار اسعد بختیاری، لرهای با شرافت و هم شهری شیخ شجاع کروبی از خرم آباد تا بروجرد، بچه‌های دلیر اصفهان، شهرضا، نجف آباد شهر پدر معنوی جنبش سبز آیت اله منتظری، همه و همه حماسه آفریدید.

"جشنواره نور بر تاریکی‌" بر همه شما عزیزان مبارک باد.
ادامه مطلب...

یک کشور و دو رهبر

مهندس موسوی چهارشنبه سوری را "جشنواره نور علیه تاریکی‌ نامید"، علی‌ خامنه ای چهارشنبه سوری را "غیر شرعئ" می‌‌خواند و اجتناب از آن را توصیه می‌‌کند. تفاوت دو رهبر را ببینید، یکی‌ به سنن ما ایرانیها که ۱۷۰۰ سال قبل از اسلام وجود داشته احترام می‌‌گذارد و دیگری در صدد از بین بردن هویت ملی‌ ما هست. درست به خاطر دارم روزی را که شیخ خلخالی برای کندن بنای تخت جمشید بلدوزر آورده بود ولی‌ جوانان رشید مرودشت در آن فضای ماه زده و انقلابی زنجیر‌های آن ماشین عظیم را از کار انداختند و به آقای خلخالی گفتند ماشین کار نمی‌‌کند و خلخالی هم با عصبانیت آنجا را ترک کرد.
ادامه مطلب...

کنفرانس مشترک مطبو عاتی منوچهر محمدی ،میخأییل هارتمن نماینده سراسری پارلمان آلمان از حزب سوسیال دموکراسی و دانیل کوبلر رییس ایالتی‌ حزب سبز آلمان


کنفرانس مشترک مطبو عاتی منوچهر محمدی ،میخأییل هارتمن نماینده سراسری پارلمان آلمان از حزب سوسیال دموکراسی و دانیل کوبلر رییس ایالتی‌ حزب سبز آلمان در دانشگاه گوتنبرگ در شهر ما ینز آلمان. خلاصه‌ای از گفتگوی منوچهر محمدی در این کنفرانس به شرح ذیل می‌باشد:

اینجانب به عنوان یکی‌ از آغازین تشکیل دهندگان نهادهای مدنی- سیاسی سکولار و غیر حکومتی و حقوق بشری مستقل در عرصه دانشگاه ها بعد از انقلاب فرهنگی‌ در ایران چه آنچه را که از مجمو عه تجربیاتم از نزدیک و در عرصه مبارزات مسالمت آمیز به مدت سیزده سال در داخل کشور مشاهده کردم و چه در تبیعید در بیرون از مرز از تجربه مبارزات سه ساله در خارج آموختم با شما صحبت می‌کنم و نظراتم را در باره رژیم اسلامی ولی‌ فقیه و جنبش سبز ملی‌، صرفاً جهت کمک به مبارزات مدنی مردم ایران به استحضار شما حضار محترم میرسانم،

۱- جنبش سبز ایران یک جنبشی صرفاً بر آمده از یک دعوای انتخاباتی نیست. این جنبش اولا حق محور است، بدین معنا که محور آن حقوق شهروندی و از جمله حق انتخاب آزاد می‌باشد، ثانیا این جنبش ریشه در بیش از یک قرن تلاش و کوشش ملت ایران در راه رسیدن به آزادی، تجدد و دموکراسی دارد. نگاهی‌ به تاریخ معاصر نشان میدهد که ملت ایران نخستین ملت در خاور میانه است که بیش از یکصد سال پیش در راه برقراری حکومتی مشروطه و پیاده کردن قانون اساسی‌ مدرن قیام کرده است. هر چند به لحاظ نا‌ مساعد بودن شرایط داخلی‌ و خارجی‌ ما نتوانستیم به یک نظام دموکراتیک و سکولار دست یابیم ولی‌ ملت ایران هرگز از خواست آزادی، تجدد و دموکراسی دست بر نداشته است. حاصل این همه کوشش دو انقلاب و دو جنبش مهم بوده است. نخست انقلاب نسبتا مدرن مشروطیت در سال ۱۹۰۶، دوم جنبش ملی‌ ایران به رهبری مصدّق در سال ۱۹۵۲، سوم انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ که رهبران واپسگرای آن باعث انحراف کامل آن شدند و چهارم جنبش سبز ملی‌ ایران در سال اخیر(۲۰۰۹).

غرض از ذکر این مقدمه تاریخی‌ این هست تا حضار محترم به عمق تحولات کنونی ایران پی برده و تصور نشود اگر رژیم توانست با دستگیری، زندان، سرکوب، ارعاب، و تجاوز خیابانها را از معترضین خالی‌ کند پس جنبش سبز تمام شده است و ملت ایران از خواست تاریخی‌ و قانونی خود عقب نشینی کرده است.


۲- محور جنبش ملی‌ سبز، به جرات می‌توان گفت نزدیک به همه جوانان عمدتاً تحصیل کرده هستند که با ملزومات دنیای مدرن بخوبی آشنا بوده و نیز بخوبی می‌دانند رژیم ارتجا عی و عقب مانده اسلامی پاسخگوی نیازهای دنیای جدید نیست. کنش و واکنش جنبش سبز با رژیم اسلامی یک فراگشت تاریخی‌ می‌باشد که طی‌ آن در یک سو ملتی آگاه به حقوق شهروندی، ملتی آگاه به مناسبات دنیای مدرن و ملتی خواهان آزادی و دموکراسی قرار دارد و در دیگر سو رژیمی‌ گرفتار در جهان بینی‌ ماقبل مدرنیته، بیگانه با مقتضیات زمان، خالی‌ و عاری از مقبولیت مردمی و تنها متکی‌ بر زور سر نیزه. این نبرد را می‌توان تنها با نبرد نور علیه ظلمت و تاریکی‌ مقایسه کرد. دیگر ویژگی‌ این جنبش پرهیز از خشونت می‌باشد. این امر تحسین جهانیان را بر انگیخته و تصویر دختر جوانی به نام ندا مظهر خشونت پرهیزی و حقانیت این جنبش تلقی‌ میگردد. این جنبش نگاه به جلو دارد. یک نوع خرد همگانی در کمال عقلانیت و خرد ورزی آن را به پیش میبرد.

۳- جنبش سبز ایران متعلق به یک یا چند جناح خاص نیست بلکه جنبشی ملی‌ متعلق به همه جناحها و باورهای سیاسی- عقیدتی در درون و برون نظام حاکم است.جنبش سبز ملی‌ دارای رهبر یا رهبران مشروط می‌باشد که بطور خودکار و بدون حضور مستقیم بر سر صندوقهای آرا و با بهره گیری از خرد ورزی و درایت سیاسی و درک زمانی‌ بطور صامت و بی‌ صدا از سوی مردم برگزیده میشوند. این رهبر یا رهبران در صورت انحراف از خواستهای آزادیخواها‌نه ملت و یا کوتاهی‌ در انجام وظایف و اصول رهبری مشروط و یا قصور در دفاع از حقوق شهروندی در برابر شاکله استبداد خود بخود و بی‌ صدا عزل می‌ شوند.

۴- ما از جامعه جهانی‌ بویژه آلمان، انگلیس، فرانسه و ایالت متحده آمریکا انتظار داریم بر روی نقش جنبش سبز ملی‌ در شکل گیری ایرانی‌ مدرن و دموکراتیک حساب باز کنند. با توجه به مطالب پیش گفته، رژیم ولی‌ فقیه نمی‌‌تواند برای همیشه فقط به زور سرکوب و با اتکأ بر لوله تفنگ به عمر خود ادامه دهد. روانشناسی‌ اجتمأیی ایرانیها نشان میدهد که وقتی‌ این ملت قدم در راهی‌ با خواست ملی‌ گذاشت تا رسیدن به نتیجه از پای نخواهد نشست. این مبارزه افت و خیز دارد ولی‌ توقفی در کار نخواهد بود. این مبارزه در روح، روان و جان ایرانیان در جریان است.


۵- تا زمانی‌ که رژیم اسلامی ولی‌ فقیه با چنین جهان بینی‌ بر سر کار است، خاورمیانه و همینطور دنیای متمدن همیشه در معرض تهدید قرار دارد. هر چند بنیاد گرأیی اسلامی و تروریسم قبل از روی کار آمدن رژیم اسلامی وجود داشته است ولی‌ تنها پدیده خمینیسم بود که توانست از طریق قبضه کردن قدرت سیاسی در ایران موتور محرکه این اندیشه خطرناک را به راه اندازد. اکنون حتی شهروندان اروپا نیز از تهدید بنیاد گرایان اسلامی ایمن نیستند. از قتل فیلم ساز هلندی تا انفجار قطار‌های شهری در لندن و مادرید همه جا می‌توان نقش اندیشه خطرناکی که میهن ما را در اسارت دارد مشاهده کرد. فراموش نکنیم که فتوای قتل سلمان رشدی توسط آیت اله خمینی هنوز به قوت خود باقیست. مقابله با این پدیده خطرناک تنها با از بین رفتن رژیم ولی‌ فقیه به دست مردم ایران میسر است. این پتانسیل در حال حاضر کاملا وجود دارد اما منافع اقتصادی غرب در مناسبات تجاری با رژیم تهران یکی‌ از موانع فعلیت یافتن این پتانسیل می‌‌باشد. اگر جامعه جهانی‌ بویژه آلمان، انگلیس، فرانسه و ایالات متحده آمریکا به امنیت، روابط اقتصادی و تکنولوژیک پایدار می‌‌اندیشند، بهتر است بجای منافع زودگذر و کوتاه مدت اقتصادی با رژیم ولی‌ فقیه به حمایت معنوی جنبش سبز ملی‌ و مبارزات مدنی مردم ایران بپردازند.

۶- رژیم ولی‌ فقیه با تداوم قضیه هسته‌ای و غنی سازی اورانیوم جهان را به وحشت انداخته است. مسلما نگرانیهای امنیتی دنیا قابل درک است ولی‌ نکته اساسی‌ اینجاست که اگر مساله برقراری دموکراسی در ایران حل شود نگرانی جامعه جهانی‌ نیز بر طرف خواهد شد. رژیم توانسته با ترویج این دروغ بزرگ که دنیای غرب اجازه نمی‌‌دهد ایران به تکنولوژی صلح آمیز هسته‌ای دست یابد این موضوع را به یک مساله ملی‌ تبدیل کرده و عرق ملی‌ عده‌ای نا‌ آگاه را به قلیان در آورد. در صورتیکه اهل فنّ می‌دانند بر اساس بند چهارم قرارداد بین المللی منع گسترش سلاح های هسته‌ای موسوم به ان پی‌ تی‌ که ایران نیز عضو آن می‌باشد کشورهای عضو موظف هستند زمینه‌های تبادل تکنولوژی صلح آمیز هسته‌ای را تسهیل کنند. باید به کمک جامعه جهانی‌ این سلاح تبلیغاتی رژیم را خنثی کرد. این رژیم در موضوع هسته‌ای فقط به دنبال اتلاف وقت است و وقت کشی تنها سبب طولانی تر شدن عمر رژیم می‌‌گردد.
۷-در حال حاضر یک پتانسیل بسیار قوی در راه برقراری دموکراسی در ایران وجود دارد. دنیای متمدن و مدافع حقوق بشر میتواند از طریق اتخاذ تحریمهای هوشمند از این پتانسیل حمایت کند. این تحریمها میتواند شامل مورد زیر باشد؛

الف) محدود کردم مسافرت خارجی‌ مقامات رژیم،

ب) مسدود کردن حسابهای بانکی‌ مقامات رژیم و همچنین بلوکه کردن دارائی‌های آنها در خارج،

جیم) تحریم کمپانی هأئی که به این رژیم تکنولوژی سانسور و کنترل ارتباطات می‌‌فروشند.

شرکت‌های زیمنس و نوکیا در فروش چنین تکنولوژی هأئی خیلی‌ به رژیم یاری رساندند.به مدد این کمک ها بسیاری از آزادی خواهان و معترضین دستگیر، زندانی و یا به قتل رسیدند. اخیرا با اعلام خودداری انعقاد قرارداد جدید از سوی شرکتهای بزرگ آلمانی‌ با رژیم تهران، شرکتهای کوچک و متوسط آلمانی‌ در رقابتی تنگاتنگ، پنهانی‌ جایگزین شرکتهای بزرگ شدند.

۸-در حال حاضر هزاران فعال سیاسی، حقوق بشری، روزنامه نگار و دانشجو در زندان‌های رژیم ولی‌ فقیه بسر می‌‌برند. ما از جامعه جهانی‌ انتظار داریم از طرق مختلف از جمله فشار‌های دیپلماتیک زمینه آزادی این زندانیان را فراهم سازند، از جمله زندانیانی نظیر دکتر ملکی‌ و دکتر زید آبادی که به محاربه محکوم شدند و یا مهندس حشمت اله طبرزدی، بهروز جاوید تهرانی‌ و شیوا نظر آهاری که هیچ نشانی‌ از آنها نیست و همچنین منصور اسانلو، مجید توکلی، ارژنگ داودی، حمید رضا محمدی و صدها زندانی دیگر که در وضعیتی نامناسب گرفتار هستند، از همه مهمتر مانع اعدام محمد ولیان شوید که قرار است حکم او بزودی اجرا شود. عضویت رژیم اسلامی در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد لکّهٔ ننگی برای جامعه حقوق بشری دنیا محسوب می‌‌شود. ما از جهان آزاد انتظار داریم از عضویت رژیمی‌ که در زندان‌های آن شکنجه، قتل و تجاوز جنسی‌ صورت می‌گیرد ممانعت به عمل آورند.
ادامه مطلب...