اطلاعیه دوستداران خانواده محمدی

دوستان عزیز و هموطنان گرامی‌،

در ادامه تشدید مبارزات خانواده محمدی بر علیه رژیم ولی‌ فقیه و در آستانه ۲۲ خرداد و سالگرد ۱۸ تیر، یکی‌ از عوامل رژیم ولی‌ فقیه از طریق هک کردن‌ای میل، فیسبوک و اسکأیپ تلفن این خانواده از جمله منوچهر، رضا، نسرین، سیمین و اکبر محمدی در صدد خدشه دار کردن مبارزات این خانواده می‌‌باشد. این فرد که در جعل اسناد و فتوشاپ بسیار ماهر است قصد دارد با جعل اخبار و تفرقه افکنی در بین صفوف مبارزین اهداف ضد اخلاقی‌ و ضد انسانی‌ رژیم ولی‌ فقیه را بر آورده سازد. در ادامه این اعمال غیر اخلاقی‌، حتا فیسبوک شادروان اکبر محمدی را هک کرده و از بی‌ حرمتی به خون این زنده یاد هم ابأیی ندارد. این فرد بد نام بیشرمی را به درجه‌ای رسانده که با هک کردن فیسبوک تک تک اعضای این خانواده علیه این خانواده خبر جعلی منتشر می‌کند.

دوستداران خانواده محمدی
ادامه مطلب...

میرزا قلمدون

نشسته بودیم که خبر آمد استاد سروش دوافروش به جنب و جوش آمده و پس از سکولار شدن در خروش آمده که راه صلاح و فلاح به همگان نشان دهد تا به خود بیایند و گوش به رهنمود استاد بسپارند و دنیا و آخرت زیر بغل زده راه مهاجرت بپیمایند.

نامه اش را طلب کردیم گفتند نامه نیست تومار است و در آن از هر میوه ای بار است و محتوی سجع بسیار است، خلاصه گویی استاد این اواخر بیکار است چون پیامش را ایمیلی کافیست ولی پرگویی اش را هیچ دارویی شافی نه.



بیت

قولت ز وسع جهالت جهان گرفت

گاهی از اتفاق جهان می توان گرفت



حضرت استادی که تا دیروز علما را زائد می شمرد و شب و روز قبایحشان برمی شمرد با این طایفه از سر مهر سخن گفته و هزار عیبشان به آب اغماض شسته، به عنایت مفتخرشان ساخته و در میان فرمانبران خویش غرفه ای برایشان پرداخته.

گفته است شما که تیرک چادر دینید و میخ حبل المتینید و شاقول دیوار ولایتید و متهٌ سوراخ فقاهت باید که اختیار خویش به دست من دهید تا از همه مشکلات برهید. دیگران را موعظه کردید و عمرتان به هدر شد، از من موعظه بشنوید تا آب رفته به جوی بازآورید.

حال که پیش خلق بی آبرویید و در برابر خالق سیاه رو، از ملک ایران بیرون شوید و هر چه این مدت اندوخته اید بر دوش برید، جزم غیرت کنید و عزم هجرت. در نجف کمین گزینید و از آنجا ارادهٌ نجات قم کنید که دورخیز کردن از سنت رسولان است و تأسی بدیشان نشانهٌ ایمان.

اگر در کربلا خاک و خل بسیار است و بمب و گلوله خروار است و آدمکش بیشمار، همه را به جان بخرید که هر یک اینها فیض شهادت است و شهادت میراث سیادت. دست از جان بشویید و اگر لازم شد امان از عسکریان آمریک بجویید که از کفار هر چه به دست آید غنیمت است و توشهٌ دنیا و سربلندی آخرت.

وقتی به آنجا رسیدید خود من هم که اجل روشنفکران دینی ام و اهم نظریه پردازان مذهبی، یقه ام باز است و زبانم دراز، از همین ینگه دنیا که بدان مهاجرت کرده ام با انصارم که اسلامشان فکلی است و لپشان تپلی هوایتان را خواهیم داشت تا با هم از دو طرف حمله ببریم و فتح الفتوح کنیم، فسخ عزیمت نکنیم تا لشکر دشمن را هزیمت نکنیم.



بیت

بیا برویم از آن ولایت من و تو

تو سوی نجف برو و من به شیکاگو



نامه را که به پایان بردیم بر استادی استاد هزار آفرین گفتیم و شکر فراوان به جا آوردیم که خداوند چنین علمایی را به ما ارزانی داشته که هر قطره از حکمتشان دریای رحمت است و هر جرقهٌ سخنشان آتش غیرت.



بیت

صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را

باز اگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
ادامه مطلب...

بیانیه کمپین سفارت خانه‌های سبز در خصوص اعدام‌های اخیر

هموطنان گرامی ‌،
رژیم سفاک ولی‌ فقیه در ادامه جنایات گذشته، سحرگاه یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ پنج گل از گل‌های بوستان باستانی ایران را در زندان مخوف اوین پر پر کرد. این عمل جنایتکارانه سیلی‌ از خشم و نفرت را به بارگاه خامنه‌ای خون ریز روان ساخت. ولی‌ فقیه فکر می‌کند خواهد توانست ستون‌های دستگاه فرعونی خود را بر روی دریا ایی‌ از خون جوانان این مرز و بوم استوار گرداند. زهی خیال باطل! تاریخ نشان داده است هنگامیکه نمرودیان زمان به روز‌های پایانی عمر خود نزدیک می‌ شوند بیشتر جنایت می‌‌کنند، بیشتر خون می‌‌ریزند و بیشتر وحشت افکنی می‌ کنند تا شاید چند صباحی دیگر به عمر ننگین دستگاه جبار خود بیا فزایند. این رژیم ظالم و ضعیف کش نیز از این قاعدهٔ مستثنی نیست. بخوبی آشکار است که آنها در هراس از خرداد پر حادثه قصد زهر چشم گرفتن دارند. این خشونت عریان تنها و تنها نشانگر ضعف، زبونی و ترس رژیم از ملتی به جان آمده می‌باشد نه اقتدار.
کمپین سفارت خانه‌های سبز ضمن محکوم کردن این جنایت هولناک و تسلیت به خانواده قربانیان از همکاران شاغل در سفارت خانه‌ها و دفاتر نمایندگی دعوت می‌‌کند تا به ندای وجدان گوش فرا داده و چشمان خود را بر روی این جنایات نبندند.
همکاران گرام؛
شما فرزندان این ملت هستید، اگر در چنین روزهای سرنوشت سازی به یاری این ملت ستمدیده بر نخیزید فردا در مقابل تاریخ پاسخگو خواهید بود. همکاران عزیز بویژه در اروپا کافی‌ است کمی‌ پرده‌های به خون نشسته سفارت را کنار بزنید و با دید بصیرت به فریاد‌های حق طلبانه این ملت گوش فرا دهید. آغوش این ملت قدر شناس و فرهیخته بر روی شما گشاده است. به خدای ایران سوگند این رژیم فاسد و تبه کار رفتنی است. بیأیید نامی‌ نیک از خود بجا بگذارید.
ادامه مطلب...

ابوالفضل اسلامی: قضیه هسته‌ای سرپوشی بر مسائل حقوق بشری است

طی دو روز گذشته کنفرانسی با عنوان «انرژی هسته ای برای همه، سلاح هسته ای برای هیچ کس» به مدت دو روز در تهران برگزار شد. به گزارش خبرگزاری های ایران، ۱۴ وزیر خارجه، ۱۰ معاون وزیر خارجه و نمایندگانی از سازمان های منطقه ای و بین المللی اعلام کرده اند که در کنفرانس تهران شرکت کردند. در همین زمان کنفرانس امنیتی واشنگتن که عمده‌ترین دستور کار آن راه‌های پیشگیری از «تروریسم هسته‌ای» است، نیز یک سال پس از آن برگزار می‌شود که باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا از ایده خود در باره جهانی عاری از جنگ‌افزارهای هسته‌ای سخن گفته است.

ابوالفضل اسلامی، دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی در مورد این دو کنفرانس به رادیو فردا می گوید: این کنفرانسی که در تهران برگزار شد اصلاً قابل مقایسه با کنفرانسی که در واشنگتن برگزار شد، نیست. این کنفرانس بیشتر باعث آبروریزی برای جمهوری اسلامی شد. اینها در کنفرانسی که برگزار کردند و ما انتظار داشتیم که حداقل روسیه و چین که بیشترین بهره برداری و باج از ایران گرفته اند برای این مسئله هسته ای، در سطح بالایی شرکت کنند. ولی دیدیم که اینها جمهوری اسلامی را در این شرایط تنها گذاشتند و مثل همان زمانی در سفر اخیر آقای سعید جلیلی به پکن، در همان زمان که اینها مذاکره می کردند از پشت به اینها خنجر زدند و داشتند مذاکره تحریم را می کردند با آمریکا.

شما خودتان مدت پنج سال در اداره خلع سلاح وزارت خارجه به عنوان کارشناس حضور داشتید. فکر نمی کنید که این کنفرانس می تواند آغازگر سیاست هایی باشد در برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران؟

نه به نظر من هیچ چرخشی درسیاست هسته ای جمهوری اسلامی ایجاد نمی کند چون جمهوری اسلامی از ابتدا این قضیه هسته ای را برای سرپوش گذاشتن روی مسائل حقوق بشری استفاده کرده...

چطور می توانید اثبات کنید جمهوری اسلامی از این مسئله به عنوان یک ابزار استفاده کرده برای سرکوب گذاشتن، به گفته شما، بر مسئله حقوق بشر؟

من خودم به همراه هیئتی در تاریخ ۱۸ تا ۲۲ می سال ۲۰۰۰ به ایتالیا سفر کردیم و در آنجا با ایتالیا که رئیس وقت تروئیکای اتحادیه اروپا بود، و رئیس قبلی اتحادیه اروپا انگلیس و رئیس بعدی که فرانسه بود، گفت و گو های مفصلی داشتیم. در این گفت و گو اینها به ما اصرار داشتند که روسیه تکنولوژی ساخت نیروگاه هزار مگاواتی ایران را ندارد. چون هنوز نیروگاهی بزرگتر از ۲۴۰ مگاوات نساخته، لذا روس ها قصد باجگیری از شما دارند و برای شما نیروگاهی نخواهند ساخت. و واقعاً اگر جمهوری اسلامی نیروگاه هسته‌ای برای تولید برق می‌‌خواهد، خوب مجلس شورای اسلامی پروتکل الحاقی به ان پی‌ تی‌ را تصویب کند تا به بازرسان آژانس اجازه داده شود از مرکز هسته‌ای مخفی‌ باز دید به عمل آورند و در صورت شفاف بودن فعالیت‌های هسته ای، اتحاد یه اروپا آمادگی دارد تا در زمینه ساخت نیروگاه هسته ای با ایران وارد مذاکره شود. ما وقتی‌ به تهران بازگشتیم این پیشنهاد را با تأیید آقای ظریف و به امضای آقای خرازی وزیر خارجه وقت به دفتر رهبری ارسال کردیم. به دنبال آن نیز سفرای ایتالیا، انگلیس و فرانسه چند بار با آقایان خرازی، ظریف و البرزی مدیر کلّ خلع سلاح جهت پیگیری موضوع دیدار کردند ولی‌ در نهایت به پیشنهاد اتحاد یه اروپا که می‌توانست تامین کننده منافع ملی‌ ما باشد توجهی‌ نشد.


دلیلشان چه بود که نسبت به این پیشنهاد بی توجه بودند؟

به خاطر اینکه این مغزهای متفکری که در سپاه و اطلاعات و دفتر رهبری این موضوع هسته ای را پیگیری می کردند، معتقد بودند که اروپایی ها هر گونه همکاری با ایران را منوط به قضیه حقوق بشر می کنند. در صورتی که در کره شمالی حقوق بشر اصلاً معنا ندارد ولی اروپایی ها سرگرم مذاکره روی فعالیت های هسته ای کره هستند نه حقوق بشری. استدلال آنها این بود که اگر نظام جمهوری اسلامی تحت فشارهای حقوق بشری اتحادیه اروپا اجازه بدهد که نطفه های مقاومت در داخل شکل بگیرد، ما به هیچ وجه نمی توانیم داخل را کنترل کنیم ولی برخورد با دشمن خارجی قابل کنترل است. نتیجه اش هم این شد که امروز بعد از ده سال می بینید که هنوز خبری از نیروگاه هسته ای نیست و روسیه همچنان از ما باجگیری می کند و حکومت اسلامی هم امروز با امنیتی کردن شرایط داخلی و اعلام وجود تهدید خارجی، هرچه مخالف در داخل است سرکوب کرده. در یک جلسه ای هم خود آقای سعید جلیلی در تهران با ما اوایل داشتند، صراحتاً گفتند که ما می خواهیم این میز مذاکرات حقوق بشر برگردد به مسائل هسته ای.

برگزاری کنفرانس تهران آیا می تواند روی مسئله تحریم ها اثر بگذارد یا اینکه این تحریم ها را برای مدتی به تاخیر بیاندازد؟

باید توجه کنیم به کنفرانسی که در واشنگتن برگزار شد. روسیه و چین در سطح بالا سران شان در کنفرانس واشنگتن شرکت کردند که در آنجا بیشتر محدودکردن کشورهایی مثل ایران مطرح بوده و مطمئناً این قضیه کنفرانس تهران هیچ اثری در این ماجرا ندارد و ما توجه مان به آن طرف قضیه واشنگتن باید باشد که آقای اوباما دارد روس و چین را همراه آمریکا می کند برای مهارکردن ایران در زمینه هسته ای.
ادامه مطلب...

به یاد عماد الدین باقی‌ و دیگر اسیران جنبش سبز

http://www.kaleme.com/1389/01/04/klm-14936
داشتن مردان دلیری که در چنین شب تاریکی‌ شمع روشنا ایی‌ می‌‌افروزند بسیار غنیمت است. همین.
ادامه مطلب...

پیام نوروزی مهندس موسوی و عکس خمینی بر روی میز...

من هم مثل میلیونها هوادار جنبش سبز از دیدن عکس خمینی بر روی میزی که مهندس موسوی در کنار آن پیام نوروزی به ملت ایران فرستاد احساس دل تنگی کردم. خمینی همان کسی‌ بود که با وعده‌های دروغین(آب و برق مجانی‌، اتوبوس مجانی‌، مسکن سازی برای" مستضعفین"، آزادی برای همه حتی کمونیستها و...) به قدرت رسید. در طول ده سال حکومت مطلق بر ایران نه تنها جنگی بی‌ حاصل را برای مدت شش سال ادامه داد و موجب مرگ هزاران هزار جوان ایرانی‌ در مرز‌های غربی شد بلکه دست آخر نیز بدون عذر خواهی‌ از ملت ایران به اصطلاح "آبروی خود را با خدا معامله کرد" و جام زهر را سر کشید. در طول ده سال حکومت خمینی هزاران ناراضی‌ سیاسی به جای اینکه بتوانند همانند کشورهای متمدن در قالب حزب و یا احزابی متشکل در جامعه حضور یابند سر از زندان جلادانی نظیر لاجوردی در آوردند و به وحشیانه ترین شکل ممکن در زندان‌های خمینی جان سپردند.

با قبول تمامی‌ این حقایق من نسبت به اینکه مهندس موسوی عکس خمینی را بر روی میز قرار داده است زیاد دلخور نیستم. می‌دانید چرا؟ چون من فردی واقع گرا هستم. من مجبور هستم واقعیت‌های صحنه شطرنج سیاسی ایران را بپذیرم. در صحنه حاضر رژیمی‌ وجود دارد که عوامل، اجامر و اوباشان آن جهت حفظ قدرت حتی به پستان مادر خود هم گاز می‌‌زنند چه رسد به اینکه در کهریزک تجاوز جنسی‌ مرتکب شود.

اگر مهندس موسوی بجز آنچه در پیام نوروزی گفت مطلب دیگری می‌‌گفت به راحتی‌ در زیر تیغ این رژیم بی‌ همه چیز قرار می‌‌گرفت.این رژیم دوست دارد فقط یک "آتو" از او بگیرد و به اتهام "ضد انقلاب" ضد "افکار امام" و ضد "جمهوری اسلامی" او را نابود کند تا برای همیشه از "شر" موسوی راحت شود. خوشبختانه موسوی هشیار تر از آن بود که "آتو" به دست دشمن غدار بدهد. او در این پیغام مهم، ضمن اینکه هیچ "آتو" به دست دشمن نداد بلکه تمامی‌ ایرانیهای به جان آمده از ظلم و ستم این رژیم را به زیر یک چتر آورد. او از حق انتخابات آزاد صحبت کرد، او از حقوق تمامی‌ اقوام ایرانی‌ سخن گفت، او از حق برگزاری تجمعات صحبت کرد، از حق تشکیل احزاب دفاع کرد، از تشکیلات مدنی نظیر تشکلات صنفی و سیاسی حمایت کرد.

خدا وکیلی بدور از خیال پردازی‌های افراد یا گروه هأئی که ۳۰ سال است رژیم اسلامی را در خیال و رویا نابود کردند و هر روز وعده آزادی ایران را می‌‌دهند و با این خیال پردازیها فقط سبب تقویت رژیم شدند، در حال حاضر چه فرد یا افرادی را در صحنه داخلی‌ داریم. آیا نباید واقع گرا بود؟ به نظر من حتی اگر موسوی عکس خمینی را بر روی میز می‌‌گذارد، حمایت از او و مهدی کروبی یک وظیفه ملی‌ است.
ادامه مطلب...

پیروزی چهار شنبه سوری بر عاشقان ایران مبارک باد

همت، پایمردی، استقامت و تیز هوشی‌ موسوی به همراه شجاعت، صداقت، یک رنگی‌ و تلاش کروبی چنین شب زیبایی را خلق کرد. درود بر شرافت این دو بزرگوار. وقتی‌ موسوی چهار شنبه سوری را "جشنواره نور علیه تاریکی‌" نامید، در حقیقت به میلیونها یاران جنبش سبز چراغ سبز داد تا از این فرصت استفاده کرده و خشم خود را بر سر این دولت بی‌ کفایت و شاکله استبداد فریاد زنند. و چه خوب ملت ایران پیام موسوی را گرفتند و سر تا سر ایران را به جشنواره نور علیه استبداد خامنه‌ای تبدیل کردند. درود بر جوانان غیور شهرک اکباتان، تهران پارس، خانی آباد، نازی آباد، تهران پارس، ونک، هفت تیر، یوسف آباد، .... درود بر جوانان شجاع اهوازی که منطقه "زیتون کارمندی" را جهنّم عوامل رژیم ساختند. سلام بر جوانان شیرازی که در کنار میراث پر افتخار تخت جمشید هویت ملی‌ ما را فریاد زدند. درود بر پهلوانان کرمانشاه، سلام بر مردان دلیر آذربایجان از تبریز تا ارومیه، فرزندان خلف ستار خان و باقر خان. زنده باد بچه‌های وطن پرست گیلک در خطه سر سبز شمال از آستارا و اردبیل گرفته تا استان گلستان، جوانان مشهدی، چابک سواران ترکمن، بچه‌های بجنورد، شیر مردان بلوچ، مرزداران مرز‌های آبی‌ خلیج همیشه فارس از بندر چاه بهار تا بندر عباس، از بندر عباس تا گناوه، بوشهری‌های عزیز، تنگستانیهای دلیر، بختیاریها ی شجاع و فرزندان سردار اسعد بختیاری، لرهای با شرافت و هم شهری شیخ شجاع کروبی از خرم آباد تا بروجرد، بچه‌های دلیر اصفهان، شهرضا، نجف آباد شهر پدر معنوی جنبش سبز آیت اله منتظری، همه و همه حماسه آفریدید.

"جشنواره نور بر تاریکی‌" بر همه شما عزیزان مبارک باد.
ادامه مطلب...

یک کشور و دو رهبر

مهندس موسوی چهارشنبه سوری را "جشنواره نور علیه تاریکی‌ نامید"، علی‌ خامنه ای چهارشنبه سوری را "غیر شرعئ" می‌‌خواند و اجتناب از آن را توصیه می‌‌کند. تفاوت دو رهبر را ببینید، یکی‌ به سنن ما ایرانیها که ۱۷۰۰ سال قبل از اسلام وجود داشته احترام می‌‌گذارد و دیگری در صدد از بین بردن هویت ملی‌ ما هست. درست به خاطر دارم روزی را که شیخ خلخالی برای کندن بنای تخت جمشید بلدوزر آورده بود ولی‌ جوانان رشید مرودشت در آن فضای ماه زده و انقلابی زنجیر‌های آن ماشین عظیم را از کار انداختند و به آقای خلخالی گفتند ماشین کار نمی‌‌کند و خلخالی هم با عصبانیت آنجا را ترک کرد.
ادامه مطلب...

کنفرانس مشترک مطبو عاتی منوچهر محمدی ،میخأییل هارتمن نماینده سراسری پارلمان آلمان از حزب سوسیال دموکراسی و دانیل کوبلر رییس ایالتی‌ حزب سبز آلمان


کنفرانس مشترک مطبو عاتی منوچهر محمدی ،میخأییل هارتمن نماینده سراسری پارلمان آلمان از حزب سوسیال دموکراسی و دانیل کوبلر رییس ایالتی‌ حزب سبز آلمان در دانشگاه گوتنبرگ در شهر ما ینز آلمان. خلاصه‌ای از گفتگوی منوچهر محمدی در این کنفرانس به شرح ذیل می‌باشد:

اینجانب به عنوان یکی‌ از آغازین تشکیل دهندگان نهادهای مدنی- سیاسی سکولار و غیر حکومتی و حقوق بشری مستقل در عرصه دانشگاه ها بعد از انقلاب فرهنگی‌ در ایران چه آنچه را که از مجمو عه تجربیاتم از نزدیک و در عرصه مبارزات مسالمت آمیز به مدت سیزده سال در داخل کشور مشاهده کردم و چه در تبیعید در بیرون از مرز از تجربه مبارزات سه ساله در خارج آموختم با شما صحبت می‌کنم و نظراتم را در باره رژیم اسلامی ولی‌ فقیه و جنبش سبز ملی‌، صرفاً جهت کمک به مبارزات مدنی مردم ایران به استحضار شما حضار محترم میرسانم،

۱- جنبش سبز ایران یک جنبشی صرفاً بر آمده از یک دعوای انتخاباتی نیست. این جنبش اولا حق محور است، بدین معنا که محور آن حقوق شهروندی و از جمله حق انتخاب آزاد می‌باشد، ثانیا این جنبش ریشه در بیش از یک قرن تلاش و کوشش ملت ایران در راه رسیدن به آزادی، تجدد و دموکراسی دارد. نگاهی‌ به تاریخ معاصر نشان میدهد که ملت ایران نخستین ملت در خاور میانه است که بیش از یکصد سال پیش در راه برقراری حکومتی مشروطه و پیاده کردن قانون اساسی‌ مدرن قیام کرده است. هر چند به لحاظ نا‌ مساعد بودن شرایط داخلی‌ و خارجی‌ ما نتوانستیم به یک نظام دموکراتیک و سکولار دست یابیم ولی‌ ملت ایران هرگز از خواست آزادی، تجدد و دموکراسی دست بر نداشته است. حاصل این همه کوشش دو انقلاب و دو جنبش مهم بوده است. نخست انقلاب نسبتا مدرن مشروطیت در سال ۱۹۰۶، دوم جنبش ملی‌ ایران به رهبری مصدّق در سال ۱۹۵۲، سوم انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ که رهبران واپسگرای آن باعث انحراف کامل آن شدند و چهارم جنبش سبز ملی‌ ایران در سال اخیر(۲۰۰۹).

غرض از ذکر این مقدمه تاریخی‌ این هست تا حضار محترم به عمق تحولات کنونی ایران پی برده و تصور نشود اگر رژیم توانست با دستگیری، زندان، سرکوب، ارعاب، و تجاوز خیابانها را از معترضین خالی‌ کند پس جنبش سبز تمام شده است و ملت ایران از خواست تاریخی‌ و قانونی خود عقب نشینی کرده است.


۲- محور جنبش ملی‌ سبز، به جرات می‌توان گفت نزدیک به همه جوانان عمدتاً تحصیل کرده هستند که با ملزومات دنیای مدرن بخوبی آشنا بوده و نیز بخوبی می‌دانند رژیم ارتجا عی و عقب مانده اسلامی پاسخگوی نیازهای دنیای جدید نیست. کنش و واکنش جنبش سبز با رژیم اسلامی یک فراگشت تاریخی‌ می‌باشد که طی‌ آن در یک سو ملتی آگاه به حقوق شهروندی، ملتی آگاه به مناسبات دنیای مدرن و ملتی خواهان آزادی و دموکراسی قرار دارد و در دیگر سو رژیمی‌ گرفتار در جهان بینی‌ ماقبل مدرنیته، بیگانه با مقتضیات زمان، خالی‌ و عاری از مقبولیت مردمی و تنها متکی‌ بر زور سر نیزه. این نبرد را می‌توان تنها با نبرد نور علیه ظلمت و تاریکی‌ مقایسه کرد. دیگر ویژگی‌ این جنبش پرهیز از خشونت می‌باشد. این امر تحسین جهانیان را بر انگیخته و تصویر دختر جوانی به نام ندا مظهر خشونت پرهیزی و حقانیت این جنبش تلقی‌ میگردد. این جنبش نگاه به جلو دارد. یک نوع خرد همگانی در کمال عقلانیت و خرد ورزی آن را به پیش میبرد.

۳- جنبش سبز ایران متعلق به یک یا چند جناح خاص نیست بلکه جنبشی ملی‌ متعلق به همه جناحها و باورهای سیاسی- عقیدتی در درون و برون نظام حاکم است.جنبش سبز ملی‌ دارای رهبر یا رهبران مشروط می‌باشد که بطور خودکار و بدون حضور مستقیم بر سر صندوقهای آرا و با بهره گیری از خرد ورزی و درایت سیاسی و درک زمانی‌ بطور صامت و بی‌ صدا از سوی مردم برگزیده میشوند. این رهبر یا رهبران در صورت انحراف از خواستهای آزادیخواها‌نه ملت و یا کوتاهی‌ در انجام وظایف و اصول رهبری مشروط و یا قصور در دفاع از حقوق شهروندی در برابر شاکله استبداد خود بخود و بی‌ صدا عزل می‌ شوند.

۴- ما از جامعه جهانی‌ بویژه آلمان، انگلیس، فرانسه و ایالت متحده آمریکا انتظار داریم بر روی نقش جنبش سبز ملی‌ در شکل گیری ایرانی‌ مدرن و دموکراتیک حساب باز کنند. با توجه به مطالب پیش گفته، رژیم ولی‌ فقیه نمی‌‌تواند برای همیشه فقط به زور سرکوب و با اتکأ بر لوله تفنگ به عمر خود ادامه دهد. روانشناسی‌ اجتمأیی ایرانیها نشان میدهد که وقتی‌ این ملت قدم در راهی‌ با خواست ملی‌ گذاشت تا رسیدن به نتیجه از پای نخواهد نشست. این مبارزه افت و خیز دارد ولی‌ توقفی در کار نخواهد بود. این مبارزه در روح، روان و جان ایرانیان در جریان است.


۵- تا زمانی‌ که رژیم اسلامی ولی‌ فقیه با چنین جهان بینی‌ بر سر کار است، خاورمیانه و همینطور دنیای متمدن همیشه در معرض تهدید قرار دارد. هر چند بنیاد گرأیی اسلامی و تروریسم قبل از روی کار آمدن رژیم اسلامی وجود داشته است ولی‌ تنها پدیده خمینیسم بود که توانست از طریق قبضه کردن قدرت سیاسی در ایران موتور محرکه این اندیشه خطرناک را به راه اندازد. اکنون حتی شهروندان اروپا نیز از تهدید بنیاد گرایان اسلامی ایمن نیستند. از قتل فیلم ساز هلندی تا انفجار قطار‌های شهری در لندن و مادرید همه جا می‌توان نقش اندیشه خطرناکی که میهن ما را در اسارت دارد مشاهده کرد. فراموش نکنیم که فتوای قتل سلمان رشدی توسط آیت اله خمینی هنوز به قوت خود باقیست. مقابله با این پدیده خطرناک تنها با از بین رفتن رژیم ولی‌ فقیه به دست مردم ایران میسر است. این پتانسیل در حال حاضر کاملا وجود دارد اما منافع اقتصادی غرب در مناسبات تجاری با رژیم تهران یکی‌ از موانع فعلیت یافتن این پتانسیل می‌‌باشد. اگر جامعه جهانی‌ بویژه آلمان، انگلیس، فرانسه و ایالات متحده آمریکا به امنیت، روابط اقتصادی و تکنولوژیک پایدار می‌‌اندیشند، بهتر است بجای منافع زودگذر و کوتاه مدت اقتصادی با رژیم ولی‌ فقیه به حمایت معنوی جنبش سبز ملی‌ و مبارزات مدنی مردم ایران بپردازند.

۶- رژیم ولی‌ فقیه با تداوم قضیه هسته‌ای و غنی سازی اورانیوم جهان را به وحشت انداخته است. مسلما نگرانیهای امنیتی دنیا قابل درک است ولی‌ نکته اساسی‌ اینجاست که اگر مساله برقراری دموکراسی در ایران حل شود نگرانی جامعه جهانی‌ نیز بر طرف خواهد شد. رژیم توانسته با ترویج این دروغ بزرگ که دنیای غرب اجازه نمی‌‌دهد ایران به تکنولوژی صلح آمیز هسته‌ای دست یابد این موضوع را به یک مساله ملی‌ تبدیل کرده و عرق ملی‌ عده‌ای نا‌ آگاه را به قلیان در آورد. در صورتیکه اهل فنّ می‌دانند بر اساس بند چهارم قرارداد بین المللی منع گسترش سلاح های هسته‌ای موسوم به ان پی‌ تی‌ که ایران نیز عضو آن می‌باشد کشورهای عضو موظف هستند زمینه‌های تبادل تکنولوژی صلح آمیز هسته‌ای را تسهیل کنند. باید به کمک جامعه جهانی‌ این سلاح تبلیغاتی رژیم را خنثی کرد. این رژیم در موضوع هسته‌ای فقط به دنبال اتلاف وقت است و وقت کشی تنها سبب طولانی تر شدن عمر رژیم می‌‌گردد.
۷-در حال حاضر یک پتانسیل بسیار قوی در راه برقراری دموکراسی در ایران وجود دارد. دنیای متمدن و مدافع حقوق بشر میتواند از طریق اتخاذ تحریمهای هوشمند از این پتانسیل حمایت کند. این تحریمها میتواند شامل مورد زیر باشد؛

الف) محدود کردم مسافرت خارجی‌ مقامات رژیم،

ب) مسدود کردن حسابهای بانکی‌ مقامات رژیم و همچنین بلوکه کردن دارائی‌های آنها در خارج،

جیم) تحریم کمپانی هأئی که به این رژیم تکنولوژی سانسور و کنترل ارتباطات می‌‌فروشند.

شرکت‌های زیمنس و نوکیا در فروش چنین تکنولوژی هأئی خیلی‌ به رژیم یاری رساندند.به مدد این کمک ها بسیاری از آزادی خواهان و معترضین دستگیر، زندانی و یا به قتل رسیدند. اخیرا با اعلام خودداری انعقاد قرارداد جدید از سوی شرکتهای بزرگ آلمانی‌ با رژیم تهران، شرکتهای کوچک و متوسط آلمانی‌ در رقابتی تنگاتنگ، پنهانی‌ جایگزین شرکتهای بزرگ شدند.

۸-در حال حاضر هزاران فعال سیاسی، حقوق بشری، روزنامه نگار و دانشجو در زندان‌های رژیم ولی‌ فقیه بسر می‌‌برند. ما از جامعه جهانی‌ انتظار داریم از طرق مختلف از جمله فشار‌های دیپلماتیک زمینه آزادی این زندانیان را فراهم سازند، از جمله زندانیانی نظیر دکتر ملکی‌ و دکتر زید آبادی که به محاربه محکوم شدند و یا مهندس حشمت اله طبرزدی، بهروز جاوید تهرانی‌ و شیوا نظر آهاری که هیچ نشانی‌ از آنها نیست و همچنین منصور اسانلو، مجید توکلی، ارژنگ داودی، حمید رضا محمدی و صدها زندانی دیگر که در وضعیتی نامناسب گرفتار هستند، از همه مهمتر مانع اعدام محمد ولیان شوید که قرار است حکم او بزودی اجرا شود. عضویت رژیم اسلامی در شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد لکّهٔ ننگی برای جامعه حقوق بشری دنیا محسوب می‌‌شود. ما از جهان آزاد انتظار داریم از عضویت رژیمی‌ که در زندان‌های آن شکنجه، قتل و تجاوز جنسی‌ صورت می‌گیرد ممانعت به عمل آورند.
ادامه مطلب...

حشمت الله طبرزدی

حشمت الله طبرزدی، تو آرش کمان گیر ایران هستی‌. ما هیچوقت از یاد شما غافل نیستیم. تو قدرت "ضحاک" زمان را به سخره گرفتی‌. درود بر تو فرزند شریف و شجاع ایران.همین.
ادامه مطلب...

خامنه‌ای در بندر عباس و ذلت ما ایرانیها!(درویش رنجبر)

به خدای ایران سوگند وقتی‌ انسان یک روضه خوان را می‌بیند که با زور سر نیزه و پول نفت ایران فلک زده به عنوان قیم، سر پرست و ولی‌ ۷۰ میلیون ایرانی‌ و از همه بدتر آنکه به عنوان فرمانده کلّ قوا آنهم کدام فرمانده کلّ قوا؟! فرماندهی که هیچ دانشکده نظامی ندیده و فقط شاید در قم جامع المقدمات خوانده باشد در بندر عباس با آن عصای کذأیی و چفیه شطرنجی‌ از سوی به اصطلاح فرماندهان ارتش مورد تکریم قرار می‌‌گیرد، به ایرانی‌ که چنین لایه لجنهای اجتماع بر آن مستولی گشتند باید افسوس خورد. شما چطور؟!
ادامه مطلب...

محمد جواد لاریجانی و وجدان نداشته (درویش رنجبر)

من حقیقتاً تعجب می‌‌کنم چگونه یک انسان حاضر می‌‌شود بخاطر پست و مقام این همه به ندای وجدان بی‌ تفاوت باشد. آقای محمد جواد لاریجانی در شورای حقوق بشر می‌‌گوید هیچ بهایی به صرف بهایی بودن دستگیر و یا مورد شکنجه و آزار قرار نگرفته است. اجازه دهید بر اساس تجربه خودم در طول فعالیت در وزارت خارجه عرض کنم که چگونه رژیم ولایت فقیه حتی مسیحیان ایرانی‌ را به قتل رسانده چه برسد به بهایی‌ها که این رژیم هیچگونه حقی‌ برای آنها قائل نیست.

در سال ۱۹۸۹ من به عنوان کارشناس سیاسی در اداره کلّ امور سیاسی بین المللی وزارت امور خارجه مشغول به کار بودم. مدیر کلّ آقای کیا طبا طبا یی (داماد مداح معروف فخر الدین حجازی که در بارگاه خمینی گفت:"بگو که خودت هستی‌،" یعنی‌ با چاپلوسی به خمینی می‌‌گفت بگو که تو خود امام زمان هستی‌ و خمینی با غیض سخن او را قطع کرد) بود. یک روز منشی‌ آقای طبا طبا یی به من زنگ زد و گفت امروز سفیر نروژ با آقای طبا طبا یی ملاقات دارد و ایشان گفتند شما جهت صورت برداری از مذاکرات در این جلسه شرکت کنید.

با شرکت در آن جلسه برای اولین بار اسم مهدی دیباج به گوشم خورد. اصل موضوع این بود که سفیر نروژ به عنوان رئیس دوره‌ای اتحادیه اروپا فقط به خاطر نجات جان مهدی دیباج می‌‌خواست مراتب نگرانی اتحادیه اروپا را به مقامات جمهوری اسلامی گوشزد کند. در طول این جلسه سفیر نروژ گفت ما به شدت نگران جان مهدی دیباج هستیم و از دولت جمهوری اسلامی می‌خواهیم که هرچه زودتر او را آزاد کند. آقای طبا طبا یی هم در پاسخ گفتند ما مراتب نگرانی شما را به مقامات مربوط خواهیم رساند.

پس از این جلسه من بسیار کنجکاو شدم بدانم آقای مهدی دیباج چه کسی‌ هست. اول تصور کردم ممکن است ایشان یک فعال سیاسی مخالف جمهوری اسلامی هستند. دست آخر متوجه شدم ایشان بخاطر گرایش به دین مسیحیّت در زندان وزارت اطلاعات است. به هر حال بر اثر فشارهای بین المللی آقای دیباج در زمستان ۱۹۹۴ آزاد شد ولی‌ در تابستان همان سال توسط وزارت اطلاعات ربوده شد و چند روز بعد جسد سلاخی شده او در پارکی‌ در تهران پیدا شد.

اکنون باید به آقای محمد جواد لاریجانی که بخاطر مشتی دلار این گونه با زیر پا گذاشتن ندای وجدان پا روی خون این بی‌ گناهان می‌‌گذارد چه گفت؟! آقای لاریجانی، من با مشاهده چنین جنایاتی از همکاری با این رژیم سر باز زدم و حتی برای گذران زندگی‌ در غربت مجبور به ماشین شویی شدم. به خدای ایران سوگند، ماشین شویی شرف دارد به اینکه انسان در شورای حقوق بشر ژنو حاضر شود و بر روی خون بی‌ گناهان پا بگذرد. شما را نمی‌‌دانم.
ادامه مطلب...

ضرورت تشکیل شورای رهبری جنبش سبز

تجربه ۲۲ بهمن نشان داد که جنبش سبز از نداشتن رهبری منسجم رنج می‌‌برد
‌ . جهت رفع این نقیصه پیشنهاد می‌‌شود یک شورای رهبری ۳۰ یا ۴۰ نفره در خارج از کشور با مرکزیت موسوی و کروبی و خاتمی در داخل تشکیل شود. نحوه انتخاب این شورا نیز از طریق آرا مردم در دنیای مجازی(اینترنت) می‌‌تواند انجام پذیرد. روال کار بدین صورت خواهد بود که هر کسی‌ که شناسنامه ایرانی‌ دارد میتواند بصورت شخص حقیقی‌ و یا حقوقی(نمایندگان احزاب و گروه‌های شناخته شده از مجاهدین گرفته تا احزاب ملی‌، مشروطه خواه، ملی‌ مذهبی‌، حزب مرز پر گهر، احزاب شناسنامه دار کرد، چپها و ...) با ذکر سوابق خود کاندید شود. از میان این همه کاندید ۳۰ یا ۴۰ نفری که بیشترین رای را می‌‌آورند به عنوان شورای رهبری جنبش در خارج به دنیا معرفی‌ خواهد شد و در کنار موسوی، کروبی و خاتمی در داخل بازوی دیپلماتیک جنبش در خارج خواهد بود.

این پیشنهاد چندین مزیت دارد، اول آنکه یک نوع تمرین دمکراسی می‌‌باشد، دوم آنکه اگر رژیم حتی موسوی و کروبی را دستگیر کند باز جنبش یک تکیه گاه بر آمده از آرا مردم دارد و سوم آنکه جنبش یک بازوی قوی جهت چانه زنی‌ با دولت‌های خارجی‌ خواهد داشت و چهارم آنکه جنبش از سر در گمی فعلی‌ و چه کنیم چه کنیم بیرون می‌‌آید.

این طرح باید از سوی شخص یا اشخاص شناخته شده نظیر سازگارا، گنجی، منوچهر محمدی یا دیگران با آن سوابق مبارزاتی مطرح شود تا هم توجه داخل را به خود جلب کند و هم از سوی فعالین خارج از کشور جدی گرفته شود. البته این یک نظر کلی‌ هست و احتیاج دارد تا بصورتی کارشناسانه مورد بررسی دقیق قرار گیرد.

درویش رنجبر
ادامه مطلب...