وقاحت اخوندی


در نوشته پیشین گفتم خامنه‌ای احمدی نژاد را مطلوبترین "ریس جمهور" می داند چون هیچ کسی‌ مانند احمدی نژاد حاضر نیست از سر بندگی بر دست رهبر بوسه بزند. اکنون رژیم ولایت فقیه انتخاب خود را کرده است.
بر کسانی‌ که به شرکت گسترده مردم تاکید داشتند حرجی نیست. آنها فکر میکردند می‌‌توان یک رژیم خود سر و سرکوبگر را در یک فرایند فرسایشی از عرش به فرش کشید. نتیجه "انتخابات" همه را به شگفتی وا داشت. جای تعجبی نیست. مگر از یک گروه مافیا که تمامی‌ قدرت و ثروت را در انحصار خود دارد جز این می‌‌توان انتظار داشت؟
روبه پیر(رفسنجانی‌) زوزه کشید و به "رهبر" نامه نوشت. کروبی وزیر زن(جمیله کدیور) تعین کرد. موسوی از تشکیل معاونت حقوق بشر خبر داد. در هیا هوی این شور و غوغا و حضور جوانانی که به تمنای یک ذره آزادی تا ۴ صبح در خیابانها با شال سبز پای کوبی کردند همگی‌ از یک نکته غافل شدند.
لحظه مرگ یک رژیم دیکتاتوری زمانی‌ هست که بخواهد"حتا"اندکی‌ تن به تغیرات (اصلاحات) بدهد. اصلاحات یا تغیرات تدریجی‌ در یک رژیم دیکتاتوری یعنی‌ مرگ آن رژیم.
اگر شما به جای خامنه‌ای بودید کدام یک را انتخاب می‌‌کردید؟ مرگ یا تغییر تدریجی‌؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر