گل به دروازه خودی

به نظر می‌‌رسد این بار شاکله استبداد با محاسبات غلط به دروازه خودی گل زد. چنانچه میر حسین موسوی و مهدی کروبی به مسئولیت تاریخی‌ که بر دوش دارند عمل کنند نه تنها گذشته تاریک خود را نزد وجدان ملی‌ جبران خواهند کرد بلکه نام بسیار نیکی‌ در تاریخ بجا خواهند گذاشت . خا تمی‌ به مسئولیت تاریخی‌ خود عمل نکرد و در یک لحظه حساس(۱۸ تیر ۱۳۷۸) مردم را در مقابل شاکله استبداد تنها گذاشت. خیانت واژه مورد علاقه من نیست ولی‌ ناگزیرم ذکر کنم که خا تمی‌ به رای مردم خیانت کرد.
اکنون جهشی به مراتب بسیار بزرگ تر از ۱۸ تیر در حال شکل گیری هست. توده مردم به میدانی سرنوشت ساز وارد شده ا‌ند. این میدان، مبارزه مسالمت آمیز برای رسیدن به حقوق شهروندی و در یک روند تدریجی‌ برای استقرار دمکراسی می‌‌باشد. در حقیقت خیزش مردم در دوم خرداد ۱۳۷۶ با افت و خیز‌های فراوانی‌ که در طول ۱۲ سال گذشته طی کرده همچون فولادی آبدیده مسیر سنگلاخ و دشوار خود را در راه رسیدن به آزادی و دمکراسی ادامه میدهد.
آنچه مسلم هست شاکله استبداد به هیچ وجه حاضر نیست دوم خرداد دیگری را تحمل کند. اکنون ما در شرایطی هستیم که مردم نمی‌‌خواهند ولی‌ رژیم می‌‌خواهد خود را با زور تحمیل کند. توده مردم عاصی‌ و خشمگین
بدون سازماندهی در مقابل اقلیت سازمان یافته و مسلح به تمامی‌ امکانات مالی و سرکوب قدرتی‌ محسوب نمی‌‌شوند. پرسش اساسی‌ در این لحظه حساس این هست. آیا موسوی و کروبی حاضر هستند نقش تاریخی‌ خود را ایفا کند؟

آیا موسوی و کروبی حاضر هستند همانند ستار خان و باقر خان "مشروطه" را از گزند استبداد محمد علی‌ شاهی‌ به سر منزل مقصود برسانند؟ ایران منتظر گشایش هست.
در طول یک سد سال گذشته فقط پنج چند فرصت استثنایی(۱۹۰۷، ۱۹۴۵، ۱۹۵۵، ۱۹۷۸ و ۱۹۹۷) در اختیار ملت ایران بوده است. امروز یکی‌ از آن فرصتها است. باقر خان و ستار خان را تنها نگذاریم. امروز باید از" انقلاب" به "آزادی" قدم بر داریم.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر